باعث شود مشتری اطلاعات بیشتری درخواست کند.با سؤالاتی مانند «اگر بتوانم به شما نشان دهم که چگونه از محصول استفاده کنید، آیا علاقهمند هستید که در مورد آن بیشتر بدانید؟» بدون توجه به اینکه رودررو میفروشید و یا از طریق تلفن، ایمیل یا هر روش تبلیغاتی دیگر، این قدم اول موثر است.2- پیشنهادی تنظیم کنید:وقتی پیشنهاد خود را طراحی میکنید، گزینههای مختلف با قیمتهای مختلف را در آن قرار دهید.خود محصول و یا بسته ای شامل محصول همراه چیزهای اضافه و مکمل با قیمت بیشتر.برخی از فروشندگان حرفهای همة گزینهها را معرفی میکنند، درحالیکه بقیه ابتدا گزینة گرانتر را معرفی میکنند و اگر مشتری نسبت به قیمت حساسیت نشان داد ، گزینة ارزانتر را نیز معرفی میکنند.3- مطالب سازماندهی شدهای ارائه کنید:از روش «جلب توجه، ایجاد علاقه ، ایجاد اشتیاق و دعوت به اقدام» پیروی کنید.مشتریان هدف خود را از محصول آگاه کنید و کنجکاوی آنها را نسبت به محصول تحریک کنید ، مزایای آن را نشان دهید و فروش را انجام دهید.راه حل جایگزین دیگر، روش«طرح مسئله، آشفتن و ارائه راهحل» است. مشکلی را برای افراد مطرح کنید و در مورد موضوع داده میشود.2- آفت کشی اخلاقی انجام می دهند:نظریهی دیگر درمان متخلفان اخلاقی است. از این نظریه به عنوان آفتکشی اخلاقی یاد میکند که ایرادی به آن مسئله وارد است. به عنوان مثال: آفتکشی در محیط زندگی یک سگ تا زمانی مؤثر است که آن محیط، دست نخورده و بدون تغییر باشد. زیرا آفتها به آن محیط باز میگردند.اگر سیستمها، اهداف و محیط یک سازمان طوری باشد که برای رفتارهای غیر اخلاقی پاداش در نظر گرفته شود، آنگاه صرفا با تذکر به افراد در قبال رفتار نادرست آنها نمیتوان اوضاع را بهبود بخشید.3- متکی به قانون هستند:برخی از شرکتها از اجرای امور اخلاقی دست کشیدهاند و به جای آن در تصمیمگیریها قوانین را بر اساس استانداردهای خود تعریف میکنند. نتیجه چیزی جز ورشکستگی اخلاقی نیست. در این مورد کوین رولینز اشاره کرده است: در جامعه ای زندگی میکنم که قانون در آن نقشی ندارد. وحشتناکترین امر بیقانونی است. جامعهای که در آن قانون تنها مرجع برای رفتار اخلاقی است نیز به همین میزان ناپسند به شمار میآید. الکساندر جملهای زیبا در مورد علم اخلاق در تجارت بیان کرد: خب این امر از لحاظ قانونی پسندیده كن را ملاحظه كند.موقعی كه ری كراك به محل رسید خیلی تعجب كرد زیرا صف طولانی برای خرید همبرگر ایجاد شده بود واو میزان بازار همبرگر را ۲۵۰ هزار دلار تخمین زد.علاوه بر آن، او تحت تاثیر سرعت انجام كار و تمیزی محیط كار قرار گرفت.قیمت این همبرگر 15 سنت بود.چیپس ها همواره ترد و تازه زیر گرمكن برقی قرار داشت.مشتریان زیادی وارد و خارج شده و به هیچ گونه وسایل و ملزومات زیاد نیاز نبود.ری كراك عجیب به این كار علاقه مند شد و مدت دو روز با برادران مك دونالد كلنجار رفت تا توانست امتیاز عرضه آن را با شرط ۱/۹ درصد فرانشیز، دریافت دارد و در مدت فقط ۲۲ سال، شركت او به ثروت میلیارد دلاری رسید و دوشادوش شركتهای معظم نظیر زیراكس ۶۳ ساله و یاIBM ، ۴۶ ساله قرار گرفت. استراتژی کراکری كراك بزرگترین فرصت را در عرضه غذا برای خانواده های مقتصد یافت كه دنبال سرویس سریع ، محیط تمیز و غذای با كیفیت بودند.او این نیاز و خواست را در جوك ها و شوخی های افراد، صف های مشتریان و نحوه سفارش غذاها به وضوح مشاهده و از رویكرد خود بااین عنوان دفاع كرد كه رفت و آمدها و ایستادنهای بیهوده وجهه مك دونالد را تحت كنترل خانواده ها عرضه می کنید، در واقع مشکلی را از خریدار حل کند و یا او را به خواسته ای از خواسته هایش برساند، کار شما عالی است. در واقع چنین فضایی، یک مکان مناسب برای آغاز گفتگوهای دوجانبه است. همانطور که می بینید این موضوع ربطی به خود بازاریاب ها ندارد. با این حال چنین مپندارید که همه به آنچه که شما عرضه می کنید، نیاز دارند. امروزه ابزارهای آنلاین مفیدی وجود دارد که با استفاده از آنها می توانید دایره مخاطبان و مشتریان بالقوه خود را به گونه ای هدفمند محدود کنید؛ از جمله HubSpot و FanBridge. 2. فقدان اصالت گویی برخی بازاریاب ها مجبورند به تبلیغ محصولات و سرویس های تقلبی - و یا لااقل نه چندان سودمند - روی آورند. این بخش تلخ ماجراست. چند گام به عقب برگردید و کیفیت محصول، سرویس و مدل تجاری خود را ارتقاء دهید. ضمناً از دروغ گفتن به دیگران دست بردارید. باشد که با این کار نفرت مردم از ما کمتر شود. امروزه نه تنها در کالاها می توان نمونه های جعلی و غیرواقعی یافت، بلکه پای این قضیه به اینترنت و شبکه های اجتماعی نیز کشیده شده است. برخی افراد برای نشان دادن محبوبت خود در فیس بوک و توییتر به استفاده از «هواداران
بازشناسی و به ياد آوری برندنظرات این مطلب
تعداد صفحات : 3
درباره ما
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
خبر نامه
چت باکس
پیوندهای روزانه
آمار سایت
کدهای اختصاصی